جان جانان

متن مرتبط با «فرهنگ» در سایت جان جانان نوشته شده است

پرسش از ما، پاسخ از شما: در فرهنگ شما درباره بزرگ و کوچکی اعضای بدن چه چیزهایی می‌گویند؟

  • در فرهنگ‌های مختلف، جملاتی درباره بزرگی و کوچکی اعضای مختلف بدن انسان گفته می‌شود که من دلم می‌خواهد این‌ها یک جا جمع شود و اگر لازم شد تحلیل روانشناسی شود. من چند نمونه که در شهر خودمان بیان می‌شود را اینجا می‌آورم، شما هم لطفاً طوری که به اشخاص توهین نشود، آن اعتقادات را بیان کنید. در فرهنگ و شهر ما، یکی از چیزهای جالب این است که ما سعی می‌کنیم همه چیزهای بد را به خوبی تفسیر کنیم. تحلیل‌هایم می‌گوید که مردم ساوه یکی از روانشناس‌ترین مردم جهان هستند! اگر رفتار آن‌ها در برخورد با قضایای مختلف تحلیل روانشناسانه شود، متوجه می‌شوید که آن‌ها چقدر زیرکانه با موضوعات منفی برخورد می‌کنند و آن‌ها را به مثبت تغییر می‌دهند. مثلاً اگر شما در مورد یک بیماری خطرناک پیش یک ساوجی صحبت کنید، می‌بینید که او سریعاً سه بار پایش را زمین می‌زند و می‌گوید: بسم الله، بسم الله، بسم الله. از قدیم هم به ما گفته‌اند که این کار را کنید و جالب است که این حرکت هیچ مبنای روایی ندارد اما من شخصاً این نوع حرکت‌های سنتی را انجام می‌دهم چون معتقدم از طرف حکیمان با زکاوت هر منطقه تجویز شده است. مثلاً در مورد همین حرکت، به نظر می‌رسد که دلیل روانشناسی آن این باشد که وقتی صحبت از یک بیماری می‌شود، شما ناخودآگاه به خودتان تلقین می‌کنید که نکند من هم به آن بیماری دچار شوم؟ برای مقابله با این افکار منفی، یک حکیم تجویز کرده است که سه بار پایتان را بزنید زمین و بگویید «بسم الله»، دیگر به آن بیماری دچار نمی‌شوید! و همین حرکت یک پادزهر برای آن افکار منفی است. یا مثلاً اگر شما خواب بد ببینید، نمی‌گذارند شما برایشان تعریف کنید، بلکه به شما می‌گویند برو برای یک آب روان تعریف کن، بدی‌اش را آب ببرد! دقت کنید چقدر این ترفندها, ...ادامه مطلب

  • تأثیر فرهنگ برنامه‌نویس در طراحی امکانات و رابط کاربری برنامه!

  • سال‌ها بود که دنبال یک پخش‌کننده یا Player می‌گشتم که امکانات مد نظرم را داشته باشد؛ به خصوص مهم‌ترین امکان، امکان جلو و عقب زدن صدا به اندازه دلخواهم بود. تا اینکه بالاخره امکانات مرورگرها پیشرفت کرد و Moja را طراحی کردم که هر چه نیاز داشتم در آن در نظر گرفتم و همین دیروز هم امکان تکرار موسیقی را به آن اضافه کردم. اما یکی از سؤالات که همیشه در ذهنم بود این بود که چرا این امکان مهم در اکثر پخش‌کننده‌های خارجی وجود ندارد؟ تقریباً همه‌شان دو دکمه در دو طرف دکمه Play دارند اما برای رفتن به موسیقی بعدی است و نه جلو و عقب زدن صدا... تا اینکه چند روز پیش ناگهان جرقه زد و فهمیدم که جریان چیست! افرادی که این پخش‌کننده‌ها را طراحی می‌کنند، همگی فرهنگ غربی دارند. در فرهنگ غربی، همیشه در گوش و بک‌گراند کار و ... یک موسیقی در حال پخش است. آن‌ها مثل ما نیستند که مثلاً بخواهند دعا یا قرآن یا سخنرانی گوش کنند که لازم باشد مثلاً چند ثانیه بزنند عقب که ببینند شخص چه گفت!؟ حتی زبانشان هم انگلیسی است و احتمالاً نمی‌توانند خودشان را جای یک زبان‌آموز بگذارند که او دائم نیاز دارد که صدا را چند ثانیه عقب بزند که متوجه شود شخص چه گفت... این یکی از نکته‌هایی است که لزوم وجود نرم‌افزارهای بومی را بیان می‌کند. شما چه حسی نسبت به زبان چینی دارید؟ هیچ چیز خاصی (مثل راست‌به‌چپ بودن، فاصله بین حروف و کلمات و حرکات و...) از آن نمی‌دانید، درست است؟ یک آمریکایی طراح نرم‌افزار پخش‌کننده و... هم همان حس عجیب و غریب را نسبت به زبان‌های راست به چپ و فارسی و... و همینطور نسبت به فرهنگ مردم کشورهای دیگر دارد؛ او درکی از اهمیت وجود دکمه جلو و عقب و امثالهم ندارد. موفق باشید؛حمید رضا نیرومند , ...ادامه مطلب

  • چه هدیه ای برای دوستم بگیرم؟ (لیستی از بهترین هدایای فرهنگی)

  • فکر نمی‌کنم در این دنیا، چیزی زیباتر از «هدیه» بشود پیدا کرد! یعنی تأثیری که یک هدیه، حتی ساده‌ترین و ارزان‌ترین هدیه در یک رابطه دوستانه دارد، قابل وصف نیست! من خودم به لطف اطرافیان (دانشجوها و کاربران و دوستان بامحبت)، زیاد هدیه دریافت می‌کنم. (اگر یک عکس از اتاقم بگیرم، شاید نصف وسایل اتاق هدیه باشد! از رومیزی بگیرید تا انواع قاب و انواع کتاب و..) نکته جالب در هدیه این است که معمولاً هدیه‌گیرنده هدیه‌ی هدیه‌دهنده را تا مدت‌ها و چه بسا برای همیشه نگه می‌دارد، حتی ساده‌ترین هدیه‌ها را! (باور می‌کنید من هنوز هدیه‌هایی که دوستانم در دوران ابتدایی یعنی بیش از ۲۰ سال پیش به من داده‌اند را دارم!؟ مثلاً یکی‌شان یک کارت پستال ساده هدیه داده، من هنوز آن‌را دارم!) یک خاطره جالب در مورد هدیه: من حدوداً ۱۵ ساله که بودم هر چند خودم کلاس خطاطی می‌رفتم اما برای بچه‌های کوچک‌ترِ مسجد، کلاس خطاطی می‌گذاشتم! یک بار برای یکی‌شان با قلم درشت، با همان سطح خودم، یک «بسم الله الرحمن الرحیم» نوشتم... ده سال بعد، او یک روز آمد خانه ما و یک کادو آورده بود. کادو را باز کردم دیدم آن «بسم الله» را بعد از ده سال،, ...ادامه مطلب

  • دانلود کنید: دِکلمه‌های فرهنگی و انسان‌ساز - سری اول

  • پیش از این در مطلب «دکلمه‌های رادیو جوان قبل از اذان مغرب (برنامه «به افق ماه»)» برنامه بسیار عالی «به افق ماه» را معرفی کرده بودم. این برنامه که حدود نیم ساعت است و کمی قبل و بعد از اذان مغرب از رادیو جوان پخش می‌شود، در حقیقت یک مجله فرهنگی صوتی است! مجموعه‌ای از دکلمه‌های بسیار زیبا، تواشیح‌های عالی، احادیث و حکمت‌های جذاب و خلاصه یک برنامه برای خودسازی در معنوی‌ترین لحظات یک روز یعنی لحظه غروب خورشید است. (لحظات غروب خورشید از لحاظ روانی، دلگیرترین لحظات است. اگر نتوانید این لحظات را با انرژی طی کنید ممکن است احساسات جالبی نداشته باشید. اما اگر از توصیه‌های اسلام؛ از جمله نخوابیدن در این لحظات و یا رفتن به مسجد و قرار گرفتن در جمع پرانرژی مؤمنان، استفاده کنید، لحظات شیرینی را برای خود رقم خواهید زد...) ما با کمک حدود ۵ نفر از دانشجوها و همکاران (که من از همه‌شان تشکر می‌کنم)، تقریباً تمام برنامه‌های پخش شده در این یکی دو سالی که از عمر این برنامه می‌گذرد را دانلود کردیم و این دوستان لطف کرده‌اند و بهترین بخش‌های هر برنامه را جدا کرده‌اند. من خودم چند ماه است که نیم ساعت قبل از اذا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها